بندر گناوه
شهری از توابع استان بوشهربندر گناوه
شهری از توابع استان بوشهردرباره من
به دست من امروز جز این قلم نیست ، باری خدمت می کنم . ( ابوالفضل بیهقی )
ادامه...
آمار : 68855 بازدید
Powered by Blogsky
خواستن :
در پشت چارچرخه فرسوده ای ، کسی خطّی نوشته بود : " گشتم نبود ! نگرد ، نیست ! "
اما اکنون ، اگر خسته ای بمان و اگر خواسته ای بدان : ما را تمام لذت هستی به جستجو ست .
پویندگی تمامی معنای زندگیست . هرگز "نگرد ! نیست" سزاوار مرد نیست .
آنگاه که تقدیر واقع نگردید از تدبیر نیز کاری ساخته نیست
خواستن اگر با تمامی وجودوبا بسیج تمامی اندام و نیروهای روح وبا قدرتی که در آن صمیمیت است تجلی کند
اگر همه هستی مان را یک خواهش کنیم
یک خواهش مطلق شویم
و اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار از یقین و امید و ایمان بخواهیم قطعا پاسخ خواهیم گرفت.
سلام
وب خوبی داری دوست عزیز و نثر بی تکلف.
منم در وادی ادبیات و هنر سرگردانم.سری بزنی خوشحال میشم.
سلام بر هم استانی خوب و پراحساس من !
خوشحال شدم که به من سر زدی
از اینکه اون غزل - مثنوی هم به یادتون مونده خوشحالم
وب زیبا ُ ساده و دوست داشتنی دارید
موفقیتتون آرزوی منه
یاد تمام شهیدان راه آزادی مردم ایران در مرداد ماه 1367،
فروغ جاویدان و هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی که در زندانهای رژیم جنایتکار آخوندی قتل عام شدند و تمام شهیدان راه آزادی مردم ایران گرامی باد.
یاد آنان آتش سوزان و خاموشی ناپذیری است که امروز در دل تمام بیزاران از رژیم ولایت فقیه فروزان است و در نهایت بنیان حکومت استبداد مذهبی را خواهد سوزاند.
سلام
خدمت شما
دوست عزیز به چیه گناوه افتخار میکنی. به بیفرهنگی مردمش.به اینکه از یک فرهنگ عهد جهالیت تبعیت میکنن یا از اینکه یک مشت جماعت بیکار میشینن به غیبت کردن و آبرو بردن مردم میپردازند .یکم به اخلاقهای بد مردمشون فکر کن که وقتی یک دختر توی خیابونشون رد میشه نمیتونن جلو شهوتشون رو بگیرن .ببخشید ببخشید خاک بر سر اونایی که اینجوری هستند نمیخواهم فقط نیمه خالی لیوان رو ببینم اما نیمه خالی اون از نیمه پرش بیشتر هست به جای اینکه به شهرت افتخار کنی یه کاری کن که دست از این عادات بدشون دست بردارن از تو یک نفر شروع میشه و بعد به یک جماعت سرایت میکنه.من متولد گناوه هستم اما مدت ۱۰ ساله که ساکن شیراز هستم و العان هم پنج ساله که ندیدمش با اینکه بیشتر فامیلهامون اونجا هستم اما با خودم عهد کردم تا زمانی که به یاری پروردگار بتونم توی شهرم یک انقلاب کنم پام رو اونجا بگزارم و به خاکش اونوقت افتخار کنم.یا علی در پناه حق تعالی
در عجبم از مردمانی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسین می گریند که آزادانه زیست!!!
دکتر شریعتی
از باغ می برند تا چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
پر کرده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند!
ای گل گمان نکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی نشانه ایست که قربانی ات کنند
خداوندا!
به علمای ما مسؤولیت
و به عوام ما علم
و به دینداران ما دین
و به مؤمنان ما روشنایی
و به روشنفکران ما ایمان
و به متعصبین ما فهم
و به فهمیدگان ما تعصب
و به زنان ما شعور
و به مردان ما شرف
و به پیران ما آگاهی
و به جوانان ما اصالت و به اساتید ما عقیده
و به دانشجویان ما نیز عقیده و به خفتگان ما بیداری
و به بیداران ما اراده و به نشستگان ما قیام
و به خاموشان ما فریاد و به نویسندگان ما تعهد
و به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف و به مبلغان ما حقیقت
و به حسودان ما شکاف و به خودبینان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب و به فرقه‌های ما وحدت
و به مردم ما خودآگاهی
و به همه‌ی ملت ما، همت تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخش! (دکتر شریعتی)
جواب به رهگذر :
در عجبم از اون همشهری که به نام رهگذر پیام گذاشته .
قصد دفاع ندارم اما واقعیتها باید گفته بشه . گناوه یه شهره تشکیل شده از کلی خرده فرهنگ . مثل بقیه شهرهای کشور ، شما امنیت اجتماعی توی شیراز دارید ؟؟؟ شما کی شنیدین که توی گناوه جوونا بریزن سر یه دختر ؟؟ شما کی دیدین که سی دی عروسی یه گناوه ای بیاد بازار ؟؟؟ شما کی دیدین توی گناوه 2145 نفر جوونو توی یه خونه بگیرن با یه دختر ؟؟؟ خواهر شما عصرها که میاد ملاصدار و عفیف آباد چه چیزهایی میشنوه از جوونای همشهریت ؟؟؟ شما به چی میگین فرهنگ ؟؟؟ اصلا معنی واژه فرهنگو میدونید ؟؟؟ دلتون خوشه که شیراز نشستین ؟؟؟
ما هم شیرازیم ، اما البته برا تفریخاتمون .
چون کار و زندگیمون شهر خودمون گناوه ست اما برا تفریح و عشق و حال میاییم شیراز شما .
شمایی که این پیامو گذاشتید بهتره بجای اینکه تو خونه بنشینید و در فکر انقلاب درونی توی شهرت باشی با قلمت انقلاب کن ، کشور ما نیازی به قلندر نداره . بدم میاد وقتی آدمای کوته فکری مثل شما رو می بینم .
میگه که مردم گناوه فرهنگ ندارن! آدماش اینطورن و اونطورن! میگه الان که جای دیگه زندگی میکنه براش بهتره!!!
جوابش میده نه بابا شهرمون خیلی هم خوبه و ... راستش از عشقش به شهرش و شهرمون جض کردم میخوام بگم دمت گرم..... اما راستی چرا میگه شهرمون بده!؟ هان؟ کی میگه جالا اگه شهر ما بده! یه شهر دیگه خوبه؟؟؟
میدونی همه شهرهامون خوبن و برا من و تو و ما گناوه از همه جا بهتره. اما راستی الان در این مملکت کجاش خوبه؟ هان کجاش؟ آخه وقتی آخوند و پاسدار و آدمکشان بر کشور ما حاکم هستن کجاش میتونه خوب باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به امید روزی که شهرمون گناوه و همه کشورمون بدون پاسدار و آخوند باشه آنوقت همه جاش خوبه
برای شهیدان ایران زمین که بر علیه آخوندهای ضد بشر شوریدند و در راه آزادی خلق ایران سربدار شدند...
پیش ای صف پر صلابت یاران، پیش
شیران ژیان کشور ایران، پیش
با پرچم حق سواره بر توسن عشق
تا عمق قشون دشمن انسان، پیش
آتش
آتش فکن ای طلایه داران ، آتش
ای حامی خون سربداران ، آتش
لبیک به میر سربداران گویان
بر جیش پلشت روزگاران ، آتش
آتش
آتش فکن ای سپاه یاران ، آتش
مردان دلیر قلب میدان ، آتش
بشتاب ، تو ای صفوف جیش خورشید
تا قلب قشون شب پرستان ، آتش
کدامین عشق؟ در این دوران که مجنون وعدهء دیداربا شیرین و شیرین های دیگر در خفا دارد، ولیلی نیز با بیژن، سر و سرّی دگر دارد هوای عشق پنهانی به سر دارد، برادر تیشهء فرهاد سیری چند؟ منیژه عشوه می آید که شاید ثروت شهزادهء خود را به چنگ آرد، ولی خسرو دل آشفتهء او را نمی بیند. در این دنیای هردم بیل، کدامین عشق دیگر آدمی را می برد از خاک تا افلاک؟ کدامین عشق، کدامین کشک؟
در من من شکسته تری کشف می کنند
شبهای ناتمام غزلهای سرسری
سلام
با یک غزل تازه به روزم
پایدار باشید
س مثل سلام
احوال شما ؟ خب خدا رو شکر ؟ منم خوبم ... مرسی
چرا بهنام زارع را اعدام کردند؟ این رژیم پوسیده از چه چیزی میترسد؟ چرا نیاز به اعدام جوانان دارد؟ مگر نمیداند که منفورتر میشود؟ پس چرا مثل یک گراز وحشی به جان مردم افتاده و قتل عام میکند؟ حتما که میخواهد ارعاب کند... وظیفه ما در قبال این رژیم هار و وحشی چیست؟؟؟
ما باید بیش از هر زمان دیگری به رژیم جنایتکار آخوندی بتاریم. این آدمکشان اگرچه بیرحم و جانی هستند اما به همان میزان هم شکننده و آسیب پذیر.
ننگ و نفرین بر آخوندهای ضد بشر
شعری از شاعر مفاومت مجاهد خلق حمید اسدیان....
برای ناصر منصوری (مجاهد خلق) که وقتی به دار آویخته شد از گردن به پایین فلج بود
نامت چه بود اما؟
سیاهان لینچ شدند.
سرخ پوستان قتل‌عام؛
و فلسطینیها
رانده از خانه ها و زیتونهایشان...
سیاهان، سیاه بودند
سرخپوستان، سرخپوست
و فلسطنینها، فلسطینی
اما تو، نامت چه بود ؟
وقتی که فقط چشمهایت فلج نبودند،
و حلقه دار را
برگردنت دیدی.
نه سیاه بودی ، و نه سرخ
و نه فلسطینی،
اما، کشتند تو را
بی صدا تر از یک هارلمی،
بی نام تر از یک مایا.
مظلوم تر از همة یتیمان فلسطینی،
با آن تن بی حسِ لمس
تو را در سکوت آشنایان
و فریاد خائنان کشتند.
راستی، اما، آیا
آن نام، که نام تو بود
چه بود؟
24مرداد87
من اووووووووووووووووووووووووووووووومدم
سلام آقای خدری
ممنون که اینقدر به شهرت اهمیت می دی
احمدی |||||||^^% بای
بمناسبت ۱۹ شهریور
یاد مجاهد نستوه آیت الله طالقانی روح راستین انقلاب ضد سلطنتی گرامی باد.
پدر طالقانی همیشه یار و یاور مجاهدین خلق بود. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
آری یاد پدر طالقانی گرامی باد. پدر طالقانی بواقع روح راستین انقلاب بود - اگرچه انقلاب مردمی و ضد سلطنتی توسط آخوندهای دینفروش و ضد بشر به تاراج برده شد اما پدر طالقانی از همان اول انقلاب مرز خودش با آخوندهای ضد بشر را ترسیم کرد و به خمینی دجال و دیگر ملاهای ضد دین نه گفت و دست رد بر سینه آنها زد. یکبار در مجلس به اصطلاح خبرگان گفت که: اینجا مثل انجمنهای ایالتی و ولایتی یه عده بلند و دولا و خم میشوند و معلوم نیست چه میکنند...پدر طالقانی در مقابل آخوندها سرسختانه از مجاهدین خلق حمایت میکرد و میگفت مجاهدین خلق - مسعود رجوی و موسی خیابانی راه انقلاب را گشودند....یادش گرامی باد.
سلام
امام زاده را دریابید!!
سلام بر آقای محمود خدری
ما آمده ایم تا بمانیم و خواهیم ماند وبلاگ حاج میرزا گناوه ای بدون سمت و سویی خاص آمده است تا اطلاع رسانی صحیحی درباره اوضاع سیاسی اجتماعی شهر استان و کشور داشته باشد. خواهشمندیم ما را در این امر همراهی کنید .وبلاگ حاج میرزا گناوه ای نه چپ است و نه راست اما رویکردی انتقادی به هر دو خواهیم داشت.آخرین خبر ها و اطلاعاتی را که در پستو مانده را از ما بخواهید.
خواهشمندیم وبلاگ ما را به اطلاع دوستان برسانید و لینک ما را در وبلاگ خود قرار دهید. با نام حاج میرزای گناوه ای
سلام
به وبلاگ ما هم یه سری بزن
شنیده می شود که سازمان بازرسی به شهرداری گناوه آمده وپرونده ای را که مربوط به خیابانی در محله امام زاده است را بررسی کرده ومشخص گردیده که مبلغی از آن را به یک پیمانکار داده اند و در حالیکه یک فاکتور جعلی به جای آن گذاشته اند واین کار در زمان سید علی حسینی اتجام شده است از شما تقاضا داریم در این زمینه تحقیقات لازم را انجام دهید ومارا نیز با اطلاع کنید
سلام دوست عزیز
من اهل شیراز هستم و اطلاعاتی درباره بازار گناوه می خوام
میخوام یه پرینتر بخرم شنیدم که گناوه خیلی ارزون هست لطفا یه قرار بذار تا با هم گپ بزنیم.
krax_en
اول از مسعود خان احمد زاده و مطلبش تشکر کنم و درگذشت پسر عموش رو تسلیت بگم . اما بعد
آقای خدری مواظب باش که داری تبلیغ علنی مجاهدینی رو می کنی که به دامن صدام غلتید و دستش به خون جوانان شهرت و شهیدان گناوه ای آغشته است. ....زت زیاد تا بعد.
اینکه بیایی و بگویی که مجاهدین به این و آن وابسته بودند که چیزی را عوض نمیکند. نزدیک به سی سال است که اخوندهای حرامزاده بر سر کار هستند و نتیجه اش را هم همه به چشم میبینند... فساد و فحشا و فقر و ویرانی........ دخترکان ایرانی را در دبی به حراج گذاشته اند و تو اما اصلا انگار که نمیبینی... البته نمیخواهی ببینی
ایران باید از نجاست آخوندها و پاسداران جنایتکار خلاصی یابد...
صدای سنج و دمّامه می آید از خلیج فارس
شعری از شاعر آزاده رحمان کریمی
صدای سنج و دمّامه می آید از بندربوشهر
صدای سنج و دمّامه .
کنار کورهٌ مرگ بی صدا نباید بود
لنگر هرکشتی شکسته باد
که نخواهد صدای بوشهررا
به اسکله های جهان ببرد .
صدای سنج و دمّامه می آید از خلیج فارس
هیولایی ایستاده کنار بندر غیرت
شنبدی ها ، دوشنبدی ها ، دهدشتی ها
ماهیگیران امامزاده و جُـفرهٌ علیباش
بچه حمال ها ، پاپتی ها
از « سنگی » سنگ بیاورید
از درخت کُـنار مُعنـّا ، دخیل غرور
فروریزید رؤیای خام مرگ آفرینان را .
درکنار شما این کورهٌ اتم نیست
طبل بزرگ مرگ است در ساعت وحشت .
تا نرسیده است وقت ای دریغ
جمع شوید ، جمع !
صدا کنید صدا ، خاموشش کنید ، خاموش .
غافل مباشید از سایه های تاریک غول پرندگان
پرسه زن در آسمان جنوب
غافل مباشید !
دیوانه بازیگران مرگ ، به تهران نشسته اند
با سجاده هایشان ، سفره های خون
ستون خانه هایشان ، چوبه های دار
قبله گاهشان
دکل های نفت و یک امپراتوری دروغ .
ماهی حلوا ، شوریده ، سنگسر ، خارو
آی بوشهری ها
حلوا مباشید ، نرم کام کوسه ها
شوریدهٌ شوریده
سنگسر شوید ، سنگسر!
صدای سنج و دمّامه می آید
از خلیج فارس
سلام آقای مجید جعفری
حدود دوسال پیش پس از مدتها شما را در جلوی خلیل عبدالهی و یزدانش شناس فرماندار به حالت بدو رو و با محاسنی بلند و پر پشت که بی شک چهره اسامه بن لادن و ملا عمر را درذهن تداعی می کرد دیدم .اول باورم نشد که شما باشید ، بعد از آنکه ما وقع را به دوستان گفتم،آنان تایید کردند که شما به طور آزمایشی درفرمانداری گناوه مشغول به کار هستید .با خود اندیشیدم مگر این مجید جعفری نیست! مگر همان کسی نیست که فارغ التحصیل علوم سیاسی دانشگاه آزاد شیراز است!
کسی که عطای کار دولتی را به لقایش بخشیده بود!مگر همان کسی نیست که از اندیشه های سید محمد خاتمی در دوم خرداد 76 دفاع می کرد!
مگر همان کسی نیست که در انتخابات مجلس ششم از محمد دادفر دو آتشه تر بود!
مگر همان بازاری با اندیشه های اقتصادی وسیاسی لیبرالی نیست!
مگر همان کسی نیست که هفته ای یک بار در دبی بسر می برد!........
مگر همان کسی نیست که جلسات شبانه سیاسی اصلاح طلبانه به طور منظم تشکیل می دادو از عصر روشنگری و انقلاب فرانسه در اروپا می گفت و اندیشه های سیاسی سکولاریزم را تبیین می کرد!
آقای جعفری چه معجزه ای رخ داده که در دولت احمدی نژاد نمایان شده اید و کاتولیک تر از پاپ شده اید!
چه تغییر و تحول شگرفی در آرا و اندیشه های شما اتفاق افتاده که سر برآستان مصباح یزدی فرود آورده اید!
براستی با خود اندیشیده اید که دولت احمدی نژاد یکی استثناهای دولت های تاریخ معاصر ایران است که این چنین سر جنگ و ستیز با دانشگاهیان، اساتید، روشنفکران و نویسندگان دارد !
جناب آقای جعفری به جرات می توان گفت که اگر مدارک تحصیلی تمامی کارکنان فرمانداری گناوه را بر روی هم جمع کنی به مدرک تحصیلی شما نمی رسند اما چرا باید شما را این چنین در حال کرنش در مقابل یزدان شناس خلیل عبدالهی محمود صفایی ایاز عباسی و.....ببینیم!
آیا با خود اندیشیده ای که با این رفتارچه ضربات سهمگینی به شخصیت خود و خواستگاهی که از آن یرخواسته ای خواهی زد!
شما را چه شده است که این چنین بی محابا به تمامی اندیشه های آزادی طلبانه تان پشت پا زده اید!
شما که بحمدالله روزانه ریزش در دولت احمدی نژاد را به چشم می بینی!"به وزیر کشور مصطفی پور محمدی بنگر که از قضای روزگار شما زیر مجموعه ایشان هستی که چگونه با خواری و خفت وزارت را ترک کرد!کسی که براستی وی را باید از پاپوش سازان و پاپوش دوزان تاریخ معاصر ایران دانست که چگونه باعث شد"....." که خود کرده را تدبیر نیست یا چیست"!
آیا در انتخابات مجلس هشتم به کارنامه خود نگاهی منصفانه داشته ای!
از یک طرف اس ام اس می فرستادی که از جمیری حمایت کنید و از طرف دیگر از عطار زاده تلفنی حمایت می کردی وبا ترفندی دیگر خانواده ات را به درب ستاد قاید زاده می فرستادی .....!
جناب آقای مجید جعفری دوست قدیمی بعد اعلام نتایج انتخابات مجلس هشتم بخاطر سیاستی که در پیش گرفته بودی" غافل از اینکه اربابان امروز شما خود تجربه شما را در کارنامه اشان دارند "مورد سوء ظن اربابان قرار گرفتی و احساس خطر کردی اما رفتاری که در مقابل در پیش گرفتی و آن همان غلیظ کردن تملق و چاپلوسی و از همه مهمتر جریان سازی ،پرونده سازی و پاپوش دوزی بر علیه کسانی که تا دیروز و حتی امروز از دوستان شما هستند را در سرلوحه فعالیت تان قرار دادید و با گزارش های روزانه آنها را به دادگاه کشاندید تا با جبرو فشار و توهین توبه نامه امضاء کنند و از کار بیکارو یا روانه زندان شوند تا هم شما به مقاصد خود برسید و هم اربابان شما عقده های شکست تمامی سیاست های غلط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اعمال شده را در این چند سال بر سر آنان خالی کنند و کمی سبک حال شوند و سرسپردگی شما هم به اثبات برسد اگر چه شما دانش آموخته سیاست هستید اما از نوع ماکیاولی آن و به یقین می دانی که آینده مبهمی در پیش!
جناب آقای مجید جعفری بد بازی را آغاز کرده اید به قول بزرگی وزیر کشی را باب نکنید که بزودی دامن شما را هم خواهد گرفت!
اگر چه حرف بسیار است اما در پایان" هر کس باد بکارد طوفان درو خواهد کرد".و گرد وخاک آن نیز نمایان شده
تا بعد...
سلام
آدینه ادبی دومین جشنواره شعر وداستان دانش آموزی را بر گزار می کند ...
سعی کن از خودت بنویسی به جای اینکه بخواهی از ویکی پدیا کپی کنی
سلام دوست عزیز
با معرفی منوچهر آتشی در"همگام با مشاهیر استان بوشهر" به روزم
اگر موافق به تبادل لینک هستید اطلاع دهید.
[گل]
شانزده آذر مبارک باد
درود بر دانشجویان مجاهد و مبارز که فریاد میزنند:
ما زن و مرد جنگیم - بجنگ تا بجنگیم
آزادی آزادی فریاد هر ایرانی